دانلود پاورپوینت آشنایی با مرمت ابنیه خانه نوغانچی لنگرود
این پاورپوینت بطور کامل و در قالب پاورپوینت در 132 اسلاید تهیه شده است ،
فهرست:
تاریخچه بنا:
وجه تسمیع بنا:
خانه نوغانچی
شجره نامه خانواده نوغانچی:
معرفی شهرستان لنگرود:
موقعیت جغرافیایی لنگرود
نامگذاری لنگرود:
جمعیت:
نژاد:
زبان و خط:
مذهب:
تقسیمات کشوری:
مشاهیر لنگرود:
جاذبههای گردشگری لنگرود:
اماکن دیدنی لنگرود:
جغرافیای تاریخی لنگرود
نوشتة علاء الدین آذری دمیرچی
محلات لنگرود:
موقعیت بنا در شهر لنگرود:
پلان و تحلیل فضا ها
پلان همکف
برداشت میدانی
پلان طبقه اول
برداشت میدانی
نما ها
مقاطع
مواد و مصالح بکار رفته در دیوار ها
سفال پوش:
جزئیات بنا
عوامل ایجاد تخریب در این بنا :
اقدمات حفاظتی :
نحوه اجرای نای کش:
…………………………….
تاریخچه بنا:
این بنا در راسته اصلی آنسر محله که یکی از محلات جزء راه پشته می
باشد،قرار گرفته است.تاریخ بنای آن به اواخر دوره قاجار مربوط می شود.
در عین سادگی و کوچکی به همه مسایل اقلیمی،اجتماعی و اقتصادی جوابگو می
باشد.مسکن متعلق به یک تاجر که به کار خرید و فروش نوغان(ابریشم)اشتغال
داشته،می باشد.
این بنا توسط آقای شیخ محمد مباشر(نوغانچی) ساخته شده است.بعد از ایشان
خانه به آقای حسین نوغانچی میرسددر زمان ایشان خانه به دو قسمت تقسیم می
گردد به طوری که بیرون خانه به خواهر آقای نوغانجی(همسر آقای ابریشم چیان)
واندرون خانه دست آقای حسین نوغانچی می ماند.
ازاین تاریخ به بعد هر کدام از قسمت های خانه سرگذشتی متفاوت دارند؛
اندرون خانه:بعد از آقای حسین نوغانچی به دست وراث می رسد که در نهایت
آقای اسمائیل نوغانچی سهم مابقی وراث را خریداری کرده و صاحب بعدی خانه می
شود.بعد از ایشان نیز خانه هم اکنون به سه ورثه وی رسیده است.البته تا چند
سال پیش پسر آقای نوغانچی یعنی آقای محمود نوغانچی در این ساختمان ساکن
بودند ولی هم اکنون خالی ازسکنه می باشد.
وجه تسمیع بنا:
خانه نوغانچی
نام این بنا به نام صاحب اولیه و سازنده بنا برمیگردد.با توجه به این که
صاحب بنا به تجارت ابریشم اشتغال داشته واز بازرگانان بنام منطقه بشمار می
آمد گرفته شده است.
در زبان فارسی به کرم ابریشم نوغان نیز گفته می شده است و به کسی که به
خرید و فروش تخم نوغان و پیله کرم ابریشم مشغول بوده نوغانچی گفته می شد.
این بنا در لنگرود،آنسر محله ،نرسیده به امامزاده سید علی کیا قار
دارد.زمین سایت آن 530 مترمربع است.
محوطه بیرون خانه که هم اکنون توسط دیوار از این بنا جدا شده در سایتی به
مساحت 600 متر مربع قرار دارد.
معرفی شهرستان لنگرود:
لنگرود ، شهری است که بین آبی خزر و استواری لیلا کوه ، مجنون وار نشسته
است و خونگرمی شالیزارهایش ، با خونسردی باغهای چایش ، به هم آمیخته ؛ و
دیدن چهرة مهربان و همیشه بهاری مردمانش ـ با آن نگاههای روشنشان ـ آرزوی
تمام کسانی است که یکبار نان و نمکی از سفرة اخلاصشان خورده باشند . لنگرود
، شهر شمخالهای آویخته ، تورهای مندرس صمیمی ، باغهای پرتقال ، رنگارنگی
لباسهای روستایی ، عطر بلال و پونه و … مردمانِ شور و عشق و ایثار است .
مقبرة دوازده امام زادة به شهادت رسیده ، بر بلندای ملاطش ، ریشه داری «
تشیع » را درخاک پاک قلبهای مردمش ، نمایانگر میکند. لنگرود شهر ابریشم و
شعر و رنج است . پروانه ها بر تبسم گلهایش پیله می کنند و شعور ، در مقابل
شعرش ، به زانو در می آید و « برنج » آینة رنج سالیان طولانیِ لبخند پینه بر
دستانشان است .
موقعیت جغرافیایی لنگرود
لنگرود در طول 30 و 10 و 50 و عرض 11 و 37 جغرافیایی، در ارتفاع 21 متر از
سطح دریای خزر قرار دارد. این شهرستان بر روی جلگه ای سرسبز و 10 کیلومتر
با دریای خزر فاصله دارد و در قسمتهای جنوبی آن کوهپایه های جنوبی آن جنگلی
دیده میشود.لنگرود که یکی از شهرهای مذهبی گیلان است. در فاصله 60 کیلومتری
رشت (مرکز استان) واقع شده است و از طرف شمال و غرب به شهرستان لاهیجان،از
طرف شرق به دریای خزر و از طرفی به شهرستان رودسر، و از طرف جنوب به شهر
املش (از شهرهای رودسر) منتهی میگردد.
لنگرود در 25 شهریور سال 1338 ه. ش از لاهیجان جدا شد و با روستاهای تابع
به صورت شهرستان مستقلی درآمد.
نامگذاری لنگرود:
نام لنگرود برای اولین بار در سال 512 ه. ق ذکر گردیده است. این سال مصادف
با مرگ سلطان محمد پسر ملک شاه آلب ارسلان است آزاد شدن ((فرامرز بن
مردانشاه لنگرودی)) از زندان است.
به دو دلیل این شهر را لنگرود گفته اند:
1- اینکه لنگرود در ابتدا لنگرگاه بوده است.
2- لنگرود نام رودخانه ای است در جوار شهر که به دریای خزر می ریزد.
شاید نام رودخانه نیز به این سبب بوده است که کرجی ها می آمدند و در آن
بارگیری می کردند.
جمعیت:
در سال 1275 ه.ق /1230 ش.، یعنی حدود یک قرن و نیم پیش جمعیت این شهر دو
هزار نفر بوده است. اما در سرشماری عمومی نفوس سال 1375 ه.ش چمعیت این
شهرستان به 135922 نفر رسیده که از این تعداد 65973 نفر در شهر لنگرود
زندگی می کنند.
نژاد:
اهالی لنگرود دارای نژاد آریایی هستند وبافت قومی مردم لنگرود گیلک میباشد.
زبان و خط:
لهجه اهالی لنگرود گیلکی از لهجه های زبان فارسی ویکی از شعب زبان پهلوی
مرسوم به گیلک است که نشانی از دوره باستان ایران در آن مشاهده می شود و پس
از تسلط اعراب به ا یران نیز هم چنان محفوظ مانده که با تغییرات و چین
شکنهائی که بخود دیده بصورت کنونی در آمده است.
شعرای گیلان با این زبان اشعار بسیار سروده اند مطالعه در لغات و ادبیات
این زبان بسیاری از نقاط تاریک تاریخ باستان را روشن می سازد. زبان گیل از
لحاظ استحکام و وسعت بیان اهمیت شایان و قابل ملاحظه ای دارد. بدین رو باید
افزود که زبان گیل فوق العاده وسیع است.
خط و زبان گیل مدون نیست و قواعد آن کمتر بصورت کتاب یا رساله به چاپ در
آمده است اما رسوخ این گویش از زمانهای بسیار قدیم سینه به سینه از اسلاق
به اخلاف رسیده و باز تحت تعلیمات پدران و مادران به فرزندان انتقال میابد.
لهجه گیلکی مردم لنگرودی خود یکی از چند بخش زبان گیلکی ، مرسوم به گیلکی
بیه پیش می باشد که در خاور سفید رود مانند لاهیجان ، رودسر و لنگرود بدان
تکلم می شود. عده ای از اهالی شهر نیز بزبان ترکی یا پارسی تکلم می کنند.
مذهب:
ساکنین شمالی و کوهستانی ایران قبل از آئین مهر و زرتشت بخدا وندان متعدد
معتقد بوده انند. و از زمان هخامنشیان است که مردم گیلان به عنوان زرتشتی
شناخته شدند. تا اوائل خلافت عباسیان اسلام باین منطقه نفوذ نکرد و بعد از
آنست که دیلمیان آئین جدید را پذیرفتند. ولی گیلانیان سفلی به اسلام روی
نیاوردند و گیلان محل پناهندگان فراری از غضب خلفای بغداد شد و بعدها که
علویان بخاطر غضب خلفای بغداد به گیلان پناهنده شدند مردم این نواحی را
بدین اسلام فرا خواندند و حکومت سادات متقدمه گیلان را از سال 174 هجری تا
سال 749 هجری در این نواحی مستقر کردند و باین ترتیب اکثر مساجد روی معابد
زرتشتیان بناشد.
شیوخ اسمعیلیه نیز آئین فرقه خود را گسترش دادند و در قرن هفتم هجری اکثر
مردم ناحیه کوهستانی جنوب لاهیجان و لنگرود اسمعیلی مذهب بودند. بعد از آن
حکومت سادات متأخره گیلان تشکیل شد و در زمان صفویه بود که کار کیا سلطان
احمد والی بیه پیشر بسر کوبی اهل تسنن پرداخت و از آن زمام مذهب اکثر مردم
لنگرود شیعه اثنی عشری شد.
تقسیمات کشوری:
شهرستان لنگرود با 441 کیلومتر مربع وسعت، دارای سه شهر به اسامی لنگرود،
کومله، شلمان و یک بخش مرکزی است و بخش مرکزی از 6 دهستان 231 آبادی (شامل
روستا و مزرعه). تشکیل شده است که عبارتند از: 1- چاف با 15
آبادی،2-دریاسربا 90 آبادی،3-دیوشل با 23 آبادی،4-کومله با 111 آبادی،5-گل
سفیدبا 14 آبادی، 6-لات لیل با 57 آبادی.
مشاهیر لنگرود:
دکتر جعفر طلوعی
آیت الله شمس گیلانی
میرزامحمدصادق منجمباشی لنگرودی
میرزا عبدالوهاب منجمباشی لنگرودی
میرزامهدی خان منجمباشی لنگرودی
اسحاق خان مشکوهالسلطنه
دکتر محمدجعفر جعفری لنگرودی
محمود پاینده لنگرودی
دکتر ابراهیمزاده معبود
آیت الله العظمی سید مرتضی مرتضوی لنگرودی
دکترعلی جنابی
نجم الدین ابوالحمد
محمد علی لنگرودی (رانکوهی)
مرحوم علی امینی
جاذبههای گردشگری لنگرود:
تالاب زیبا و طبیعی کیاکلایه با انواع پرندگان دریایی,بوستان تفریحی فجر که
در قسمتی از تالاب ایجاد گردیده است,لیلاکوه خواستگاه دوستان طبیعت,مجتمع
ساحلی با فضایی آرام و دلنشین در چمخاله
اماکن دیدنی لنگرود:
پل خشتی لنگرود «خشته پل» یا «خشته پورد» معروف به پل «حاجی آقا پرد» که
احتمالاً در
ساخت این پل نقش موثری داشته است مربوط به دوره ایلخانیان است. این پل «راه
پشته» را به مرکز شهر متصل میکند.
مسجد جامع لنگرود که تاریخ ساخت در مسجد مربوط به سال 1001 هجری قمری است.
بقعه آقا سید محمود (سفید آستانه) از سادات متدین منطقه واقع در بلوار
لنگرود به رودسر.
بقعه آقا سید محمدتقی کوشالشاد از نوادگان امام موسی کاظم (ع) واقع در
کوشالشاد لنگرود.
خانه منجم باشی حاکم لنگرود که رابینو باغ این خانه را بینظیر توصیف نموده
است.
خانه دریا بیگی که از شاهکارهای هنر دوران قاجاریه است.
قلعه دزدبن (دزبن) دز به معنای دژ و قلعه است.
جغرافیای تاریخی لنگرود
نوشتة علاء الدین آذری دمیرچی
شهرستان لنگرود در استان گیلان و مابین دو شهرستان لاهیجان و رودسر قرار
دارد در کتب جغرافیایی قدیم مانند مسالک الممالک و معجم البلدان و حدود
العالم و غیره اشارهای دربارة این شهر نشده و فقط کم و بیش در خصوص قصبه
ملاط که در حدود چهار کیلومتر لنگرود واقع است سخن به میان آمده است. مؤلف
تاریخ طبرستان(1) مینویسد: «چون گرگین مقام آنجا ساخت خربندگان او به
چراخور به استرآباد میآمدند و از دینار جاری تا به ملاط که حد طبرستان است
به طول و عرض کوهها کشیده از ری و قمس تا ساحل دریا جمله معمور و دیها به
یکدیگر متصل بود».
قصبة لنگرود در دورة سلجوقیان و خوارزمشاهیان جزئی از لاهیجان مرکز ولایت
بیه پیش(بیپیش) بوده و بوسیلة سلاطین محلی یعنی سادات کیا(2) اداره میشده
است.
در کتاب تاریخ عالم آرای عباسی(3) در مورد جنگ فرهاد خان سردار سپاه شاه
عباس اول با خان احمد گیلانی حکمران شجاع و ادب پرور گیلان نامی از لنگرود
میبرد…«خان احمد بعد از رفتن لشگریان از نقود و جواهر و اسباب خزاین و
طلاآلات و نقرهآلات آنچه دست مکنتش به آن میرسید فراهم آورده به جانب
لنگرود و رودسر فرستاد که در کشتی نهاده و آماده فرار باشد. و مخدرات حرم
را مصحوب کیا فریدون که از امرای معتبر گیلان و درگاره سالار حرم بود از
لاهیجان بیرون فرستاد و خود منتظر بود که از پردة غیب چه صورت روی نماید».
شاه عباس که مادرش از سادات مرعشی مازندران بود با این دو ایالت یعنی گیلان
و مازندران علاقة وافری داشت و در هر فرصتی که دست میداد به این نواحی
مسافرت مینمود و گاهی هم برای شکار رنج سفر را تحمل میکرد و به گیلان
میآمد. «چند روزی هوای سیل دریا کنار و نشاط شکار خوک در خاطر همایون جای
گرفته در جنگل گیلان محلی است که خوک بسیار میباشد و همیشه حکام گیلان در
فصل بهار به شکار آن خوکسار رفته خوک بسیار صید مینمایند و به شکار زنگول
اشتهار دارد و فی الواقع تماشای غریبی است راغم حروف در صیدگاه در ملازمت
اشرف بود و ملاحظه نمود که حضرت اعلی ده پانزده خوک بزرگ قوی هیکل که هریک
برمثال گاوی بودند به نوک ناوک دل دوز شکار فرمودند»(4).
در دورة تسلط افاغنه، گیلان بوسیلة قوای روسیه اشغال شد ولی بعدها نادر با
یک اخطار رسمی آنها را از این ناحیه راند(5).
در زمان سلطنت نادر شاه افشار لنگه رود مورد توجه قرار گرفت و مرکز نیروی
دریایی شمال گردید در کتاب جهانگشای نادری(6) کمترین اشارهای به این موضوع
نشده است. سرپرسی سایکس(7) مؤلف تاریخ ایران که یادداشتهای جان التون(8) و
هانوی(9) را که معاصر شهریار بزرگ افشار بودهاند مطالعه کرده در این باره
مینویسد:
«نادرشاه اولین پادشاه ایران است که ارزش نیروی دریایی را درک نمود و از
این حیث
شایسته احترام است. دریاسالار سواره(دریا بیگی) با آنکه وقتی که به این شغل
تعیین شد هیچ کشتی ندیده بود مع هذا از سیاست و رویة دریایی نادر شدیداً
پشتیبانی میکرد در ژانویه سال 1743 التون به ریاست کل کشتی سازی تعیین و
به لقب جمال بیک ملقب گردید. هانوی در این مورد میگوید: (محرک نادر در
قسمت تأسیس نیروی دریایی عشق و علاقه او در بدست گرفتن تجارت و سلطة دریایی
خزر بوده است).
التون یک داهیهای بود او مرکز ستاد خود را در لنگرود بندر لاهیجان که
دارای آب و هوای طاعونی بود تأسیس نمود و برای از بین بردن تمام مشکلات جداً
مشغول به کار شد الوارها را از جنگل بریده و به ساحل رسانید پارچههای
بادبان را از پنبه بافته طنابها را از لیف کتان درست کرد و چون در آن
نواحی لنگری پیدا نمیشد به تجسس و جستجوی آن پرداخت اهالی محل که بدون
دریافت مزد کار میکردند نسبت به این بیگاری و کار اجباری بدون اجرت سخت
دشمن بودند اما التون که فقط یک نجار انگلیسی چند روسی و چند هندی در
اختیار داشت یک کشتی که بیست و سه پارو داشت به آب انداخت(10). حکومت روسیه
فعالیتهای دریایی ایران و نادر شاه را با نظر خصمانه مینگریست اما التون
پس از قتل ارباب خود در آنجا باقی ماند تا اینکه در شورش سال 1751 کشته شد
و پس از مرگ او تمامی نقشة ایجاد نیروی دریایی از بین رفت».
در دورة قاجاریه این نواحی چندان توجهی نمیشد حتی در اواخر همین دوره به
علت نابسامانی اوضاع داخلی لنگرود و نواحی اطراف آن صحنة پیکار و کشمشهای
گردنکشانی بود که هریک سودای خانی در مخیله خود میپروراندند.
ترقیات این شهر با روی کار آمدن رضا شاه کبیر آغاز میگردد البته به علت
شروع جنگ جهانی دوم مجال انجام شهر سازی با اسلوب جدید در لنگرود حاصل
نگردید ولی در سالهای اخیر بیش از پیش این شهر با حومة آن به ترقیات و
پیشرفتهای سریعی نایل آمدهاند.
محصولات این شهرستان عبارتند از چای و برنج و کنف و ابریشم و سیفیجات
خربزهآن به علت شیرینی و خوبی جنس در سراسر شمال ایران مشهور است.
روستاییان در دهات و قصبات اطراف با وسایل نقلیه مختلف من جمله قایق
محصولات خود را به لنگرود میآورند. این قایقهای کوچک که اغلب آنها
ارتفاعشان تا سطح آب از 40 سانتیمتر تجاوز نمیکند به زبان محلی نو(11)
Now) )خوانده میشود. روستاییان پس از فروش فرآوردههای خود با خرید قند و
شکر و قماش و سایر مایحتاج ضروری به روستاها باز میگردند معمولاً روزهای
دوشنبه و چهارشنبه هنگام تشکیل بازار عمومی است که در دهات گیلان به آن
گوراب Gourab میگویند.البته بازار اصلی اکنون در روز های چهار شنبه تشکیل
میشود.
محلات لنگرود:
لنگرود دارای هشت محله به نامهای فشکالی محله، سوتال محله، درب مسجد،
کاسهگر محله، قصاب محله، گشته مردخال، انزلی محله و راه پشته است که هر یک
دارای اعتبار خاصی است.لازم به ذکر است که سوتال محله و گشته مرد خال از
محلات کوچک بافت قدیم محسوب می شدند که بعد ها توسعه پیدا کرده اند.
تعدادی از اسلایدها از لابه لای پاورپوینت















